سید ابراهیم رئیسالساداتی درحالی از 12 مردادماه 1400 کار خود را به عنوان رئیس جمهور ایران آغاز کرد که پیش از آن در وعده های انتخاباتی خود، حمایت از بورس و سرمایه گذاران بازار سرمایه را جزو اولویت های کاری خود عنوان کرده بود!
پس از گذشت ماه ها از وعده های انتخاباتی رئیسی، وضعیت بورس نه تنها بهتر نشده، بلکه هر روز نیز بدتر از روز گذشته به روند نزولی خود ادامه می دهد و چیزی که در این میان دیده نمی شود، پودرشدن سرمایه های مردمی است که با هزار بدبختی برای به دست آوردن ریال ریال آن ها خون دل خورده اند.
به اعتقاد خیلی ها، دروغ تنها میراث دولت هاست که از دولت های گذشته به دولت قبلی و از دولت قبلی به این دولت رسیده و ناظری بر اعمال آن ها نیست!
امید مردم زمانی در دولت رئیسی رنگ باخت که انتصابات غیرتخصصی و دور از منطق ایشان، جای نخبگان کشور را تنگ و سفره های مردم را تنگتر کرد!
با توجه به بحران اقتصادی دولت روحانی، انتظار می رفت دولت جدید تیم اقتصادی قوی تری برای خود انتخاب نماید تا به وضعیت اقتصادی کشورمان سروسامان دهد، چیزی که در واقعیت به بدترین شکل ممکن تعبیر شد، جایی که نه گرانی مهار شد و نه سفره های مردم بزرگتر!
در جریان مناظره های انتخابات ریاست جمهوری، همه کاندیداها ادعا داشتند که می توانند یک تنه کشتی پهلو شکسته اقتصاد کشور را به ساحل امن برسانند و امروز در حالی همه آن ها در مسند قدرت هستند که در عمل نمی توانند!
نکته زجرآور داستان جایی است که حتی تازه واردهای بازار سرمایه نیز بحران بورس را تشخیص می دهند ولی وزیر اقتصاد دولت رئیسی اعتقادی به این بحران ندارد که این خود بحران جدیدی است!
بارها شنیده ایم کسی که خود را به خواب زده، نمی توان بیدار کرد و این اندر احوالات وزیر اقتصاد ماست که قرمزی شاخص بورس را سبز تفسیر می کند!
میرحسین بنی هاشم/بهمن ماه 1400